روانشناسی

روانشناسی کودکان،زوج درمانی،سبک زندگی برتر

روانشناسی

روانشناسی کودکان،زوج درمانی،سبک زندگی برتر

اختلال دزدی در کودکان

این اختلال،اختلال رایجی نیست اما کم و بیش در کودکان اتفاق می افتد.

اختلال دزدید به برداشتن اشیاء دیگران بدون اجازه یا در خفا گویند.

 

سبب شناسی اختلال

  • نیاز داشتن به آن شئ
  • خصومت با آن فرد
  • آزار دادن اطرافیان

    درمان و توصیه

  • اگر احساس می کنید کودک برای رفع نیاز خود این کار را انجام داده تا جایی که برایتان مقدور است نیازهای او را رفع کنید.
  • آشنا کردن کودک با عواقب دزدی در قالب قصه و داستان
  • اجازه گرفتن والدین از کودک هنگام وارد شدن به اتاق کودک یا برداشتن وسایل کودک
  • منع نکردن مکرر از طرف والدین
  • در دسترس قرار دادن شرایط و وسایل مورد نیاز کودک برای تجربه کردن
  • آموزش ارزش ها از طریق قصه و داستان
  • آموزش به کودک برای این که خودش را جای آن فردی بگذارد که وسایلش دزدیده شده است.ان کار باعث می شود کودک به خوبی درک کند.
  • ضحا شیرازی

این فرض که خاطرات در خلال خواب پردازش می شوند تاریخچه ای طولانی دارد.فروید اشاره کرده که رویاها می توانند بخش هایی از تجربه اخیر را به شکل بقایای روز آشکار کنند.هرچند بسیاری از پرسش ها در مورد علت و نحوه پذیرش خاطرات در خلال خواب پاسخ داده نشده است،اما آزمایشات اخیر شواهد تجربی جدیدی به نفع این ایده ارائه کرده است که پردازش خاطرات در خلال خواب یک کارکرد انطباقی دارد.امروزه روشن شده است که خواب در صورتی که پس از یادگیری ابتدایی روی دهد عملکرد حافظه را تسهیل می کند و این تسهیل وابسته به خواب را می توان در بسیاری از انواع متفاوت حافظه مشاهده کرد.

به نظر می رسد پردازش در خلال خواب عمیق ظرف چند ساعت پس از یادگیری به خصوص در مراحل 3 و 4(خواب موج آهسته) به اندوزش حافظه کمک می کند.برخی نتایج حاکی است که خواب موج آهسته اندوزش خاطرات اعلامی را تسهیل می کنداما روی خاطرات غیر اعلامی چنین اثری ندارد.شواهد مستقیم برای چنین فرضی با استفاده از تحریک به وسیله محرک های بویایی و همچنین تحریک به وسیله درون داد الکتریکی مستقیم با بسامدی نزدیک به امواج الکتروآنسفالوگرافی آهسته و سایر روش ها فراهم شده است.به علاوه ثبت نورونی در حیوان ها پدیده بازنواخت هیپوکامپ را آشکار کرده است که در آن الگوهای فعالیت طول روز بعدا در خلال خواب مشاهده می شود.به طور خلاصه خاطرات اعلامی که در طول بیداری کسب می شوند را می توان در خلال خواب مجددا پردازش کرد و این پردازش می تواند بر احتمال بازیافت بعدی حافظه در زمان بیداری فرد تاثیر بگذارد.تسهیل حافظه اعلامی به طور مشخص به صورت کاهش میزان فراموشی تظاهر می کند نه به صورت بهبود حافظه.

  • ضحا شیرازی

سرکوب گری

سرکوب گری مکانیسمی است که از طریق ریاضت کشی تعارض هیجانی یا استرس زاهای درونی/ بیرونی را تعدیل می کند.سرکوب گری ارضا را تقلیل داده  و به تعویق می اندازداما آن را نادیده نمی گیرد.از لحاظ تجربی این دفاع به میزان بالایی با سایر وجوه سلامت روان ارتباط دارد.در صورتی که سرکوب گری به نحو موثری به کار رود مشابه یک بادبان متناسب است؛هر نوع محدودیت به دقت محاسبه می شود تا از بادهای اشتیاق بهره برداری شودنه این که آن ها پنهان شوند.شواهد مربوط به این که سرکوب گری صرفا یک راهبرد شناختی هشیار نیست به وسیله این حقیقت ارائه شده است که اگر بزهکاران می توانستند نه گفتن را یاد بگیرند زندان ها خالی می شود.

 

  • ضحا شیرازی

مغز انسان حاوی حدود میلیون ها نورون(سلول عصبی) و حدود میلیون ها سلول گلیا است.نورون های کلاسیک از بخش های زیر تشکیل شده است:

  1. تنه (soma) یا بدنه سلول که حاوی هسته است.
  2. معمولا چندین دندریت،زوایدی که از بدنه سلول امتداد یافته و پیام ها را از نورون های دیگر دریافت می کنند.
  3. یک آکسون واحد که از تنه سلول امتداد یافته و پیام هایی را به سایر نورون ها منتقل می کند.

اتصال های بین نورون ها در پایانه های آکسونی انجام می شود؛در این مکان ها آکسون یک نورون عموما با دندریت یا تنه سلولی نورون دیگر تماس می یابد.آزاد شدن عصب_ رسانه(نوروترانسمیتر) درون پایانه های آکسون انجام می شود و یکی از مکانیسم های عمده برای ارتباط بین نورون ها و نیز تاثیر داروهای روانگردان است.

سه نوع سلول گلیا وجود دارد.معمولا تصور می شود که این سلول ها فقط نقش پشتیبانی برای کارکرد نورون ها را دارند،اما اخیرا مشخص شده است که سلول های گلیا احتمالا در کارکردهایی از مغز نقش دارند که شاید اثر مستقیم تری بر حالت های روانی بهنجار و مرضی داشته باشد.شایع ترین نوع سلول های گلیا،آستروسیت ها هستند که کارکرد های مختلفی دارند از جمله:تغذیه نورون ها،غیر فعال سازی بعضی عصب_ رسانه ها و در آمیختن با سد خونی_مغزی.

الیگودندروسیتها در دستگاه عصبی مرکزی و سلول های شوان در دستگاه عصبی محیطی،با زایده های خود،دور آکسون نورون ها را می پوشانند و غلاف میلین را تشکیل می دهند که هدایت پیام های الکتریکی را تسهیل می کند.نوع سوم سلول های گلیا،میکروگلیا هستند که مشتق از ماکروفاژها هستند و متعاقب مرگ نورون ها در برداشت قطعات سلولی دخالت دارند.

نورون ها و سلول های گلیای مغز،درون مغز به شکل الگوهای مجزای منطقه ای قرار گرفته اند.نورون ها و استطاله های آن ها به شیوه های مختلف گروه بندی هایی را ایجاد می کنند و این الگوهای سازمان دهی یا ساختمانی را می توان با روش های مختلفی ارزیابی کرد.الگوی توزیع اجسام سلول های عصبی که معماری سلولی خوانده می شود به وسیله رنگ های آنیلین به نام رنگ آمیزی نیسل آشکار می شود که در این روش ریبونوکلئوتیدها در هسته و سیتابلاسم جسم سلول نورونی رنگ آمیزی می شود.رنگ آمیزی نیسل اندازه نسبی و تراکم نورون ها را نشان می دهد و در نتیجه سازماندهی نورون ها را در لایه های مختلف قشر مخ آشکار می کند.

  • ضحا شیرازی

اختلال های دلبستگی

مشخصه اختلال های دلبستگی،آسیب زیستی-روانی-اجتماعی است که بر اثر محرومیت از مادر،فقدان مراقبت او یا جایگزین او و فقدان تعامل با او یا مراقب دیگر به وجود می آید.ریشه سندرمهای رشد ناکافی،کوتولگی روانی-اجتماعی،اضطراب اضطراب جدایی،اختلال شخصیت اجتنابی،اختلالات افسردگی،بزهکاری،مشکلات تحصیلی،و هوش مرزی،در تجارب منفی دلبستگی دیده شده است.

نارسا بودن مراقبت مادرانه به دلایل:

  1. ابتلای مادر به بیماری روانی
  2. بستری شدن طولانی کودک
  3. مرگ ابژه اصلی دلبستگی

سبب صدمات هیجانی در کودک می شود.

باولبی نخست این صدمه را دائم و ثابت می پنداشت،اما بعد نظریه اش را به گونه ای بازنگری کرد که زمان وقوع جدایی،نوع و شدت جدایی،و سطح امنیت کودک پیش از وقوع جدایی هم در نتیجه جدایی دخیل دانسته شد.

باولبی در مورد الگوهای رفتاری کودکانی که به مدت طولانی(بیش از سه ماه) از مادر خود جدا می شوند،ترتیبی قابل پیش بینی را ذکر کرده است:

اعتراض

یعنی کودک با گریه،صدا کردن مادر،و جست و جوی او به جدایی اعتراض می کند.

یاس

یعنی به نظر می رسد کودک امید خود را به بازگشت مادر از دست می دهد.

دل گسستگی

یعنی کودک خود را به لحاظ هیجانی هم از مادر جدا می کند.باولبی معتقد بود که در این مرحله،کودک در مورد مادرش احساس دودلی می کند؛هم او را می خواهد و هم به خاطر اینکه وی را رها کرده است،از او عصبانی است.

اگر مادر در مرحله دل گسستگی برگردد،کودک با بی اعتنایی پاسخ می دهد؛او مادر را از یاد نبرده،اما از دستش عصبانی و خشمگین است که چرا او را ول کرد و نیز می ترسد که مبادا باز هم بگذارد و برود.برخی از این کودکان شخصیتی بی عاطفه خواهند داشت که مشخصه هایش کناره گیری هیجانی،فقدان یا قلت احساس و ضعف در برقراری روابط محبت آمیز و عاطفی است.

  • ضحا شیرازی

در هنگام مواجهه با بیماری طبی یا عامل استرس زای مزمن روان شناختی،تعامل پیچیده بین دستگاه ایمنی و عصبی سبب مجموعه ای از تغییرات رفتاری ناشی از ایمنی می شود که به آن لقب سندروم بیماری یا رفتار بیماری داده اند.این تغییرات رفتاری عبارتند از ملال،بی لذتی،خستگی،کناره گیری اجتماعی،افزایش احساس درد،بی اشتهایی،تغییر الگوهای خواب و بیداری و کژکاری شناختی.

هرچند سندروم تمام عیار در پاسخ به عفونت دیده می شود اما با تجویز سیتوکین های ایمنی ذاتی نیز می توان آن را در انسان ها و حیوانات آزمایشگاه باز تولید کرد.مهار فعالیت سیتوکین سبب کاهش یا جلوگیری از بروز رفتار بیماری در حیوانات آزمایشگاهی می شود حتی وقتی چنین رفتاری در نتیجه استرس روان شناختی باشد.شواهد مبنی بر این که سمیت رفتاری ناشی از سیتوکین مرتبط با افسردگی اساسی است،تا حدودی برگرفته از مطالعاتی است که نشان می دهند داروهای ضد افسردگی در انسان ها و حیوانات آزمایشگاهی قادرند بروز رفتار بیماری در پاسخ به تجویز سیتوکین را کاهش داده یا حذف کنند.

  • ضحا شیرازی

سوگ و سوگ درمانی

از دست دادن عزیزان از جمله سخت ترین و تلخ ترین لحظاتی است که ممکن است هر فردی آن را در طول زندگی خود حداقل یک بار تجربه کند. این تجربه قطعا ناگوار خواهد بود و طی این مسیر بسیار سخت.

آگاهی فرد و اطرافیان در طی این مسیر قطعا همچون چراغ راهی عمل خواهد کرد و فرد را از دوره سوگ به سلامت و با کمترین عوارض روحی عبور خواهد داد و  به روال عادی زندگی بر خواهد گرداند.

شدت سوگ معمولا با نسبت و شدت رابطه عاطفی رابطه مستقیم دارد.یعنی هر چه رابطه عاطفی عمیق تر باشد این فقدان و بحران سخت تر و سنگین تر خواهد بود.

معمولا سوگ از دست دادن همسر و معشوقه پر استرس ترین و سخت ترین سوگ ها به شمار می رود.

متاسفانه اگر فرد در سوگ خویش باقی بماند و شرایط را نتواند برای خویش بهتر کند و یا اینکه اطرافیان نتوانند در طی کردن این مسیر به او کمک مفید کنند عوارض جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت مانند افسردگی شدید،خودکشی،جنون،ترس از مرگ و ....

متاسفانه بسیاری از افراد به جای همدردی کردن اصولی با فرد سوگ دیده مدام او را تشویق به گریه نکردن و صبوری کردن حرف نزدن و آرام بودن می کنند که این از اشتباهات متداولی است که نه تنها به فرد سوگ دیده کمک نخواهد کرد بلکه باعث می شود فرد نتواند برای عزیز از دست داده خودش سوگواری کند و سریع تر وارد مرحله پذیرش شود.

بهترین و اولین راه در سوگ این است که از فرد سوگ دیده بخواهیم کاملا سوگواری کند و مدام اورا تحریک به گریه کردن و حرف زدن از آنچه که راجع به سوگ خود است صحبت کند.

دقت کنید که معمولا افراد سوگ دیده به شدت بر روی عزیز از دست داده شان حساس می شوند و شما باید در تمام لحظه هایی که از او صحبت می کنید با احترام تمام صحبت کنید و با او همدلی و همدردی کنید در غیر این صورت فرد سوگ دیده ترجیه می دهد با شما صحبت نکند و در واقع شما به جای کمک کردن به او باعث ناراحت شدن او و خودتان خواهید شد.

مکانیسم های زیستی ما کاملا خودش را با شرایط سوگ تطبیق می دهد مثلا در صورت حمله زیاد محرک های ناخوشایند احتمال ایست قلبی وجود دارد و مغز دستور خاموش شدن سیستم حسی را می دهد و فرد علنا غش می کند.و معمولا اطرافیان فرد سوگ دیده آمادگی همچین اتفاقی را برای فرد سوگ دیده خواهند داشت.

متاسفانه یکی دیگر از اشتباهات متداولی که در برخورد با فرد سوگ دیدهد انجام می دهند این است که سریع به او آرام بخش می دهند.آرام بخش ها باعث عقب افتادن دوره های سوگ می شود و کمک شایانی به فرد نمی کند.

 مهمترین نکته در برخورد با فرد سوگ دیده این است که اجازه دهیم او به خوبی سوگواری کند و جلوی سوگواری او را با بیان گریه نکردن،دادن آرام بخش ها شرایط را برای او سخت تر نکنیم.

اگر فرد فوت شده فرزند باشد بهتر است در اولین قدم بعد از سوگواری منزل را عوض کنند.

امید و باور و انگیزه را در فرد ایجاد کنیم .

استفاده از درمان های معنوی که با امید شروع می شود.

فردی که در مرحله بعد از سوگواری قرار می گیرد باز هم در خیلی از مواقع دوست دارد که به یاد عزیزش سوگواری کند و عموما بعد از یک دوره بسیاری از اطرافیان پذیرای این شرایط نیستند بهتر است به فرد سوگ دیده توصیه کرد در این مواقع وسایل فرد از دست داده یا جایی که با او خاطره داشته را انتخاب کند و در تایمی که دوست دارد با آن ها یا در آدن جا خودش سوگواری کند.

  • ضحا شیرازی

اثرات استرس مزمن

در هنگام مواجهه با بیماری طبی یا عامل استرس زای مزمن روان شناختی،تعامل پیچیده بین دستگاه ایمنی و عصبی سبب مجموعه ای از تغییرات رفتاری ناشی از ایمنی می شود که به آن لقب سندروم بیماری یا رفتار بیماری داده اند.این تغییرات رفتاری عبارتند از ملال،بی لذتی،خستگی،کناره گیری اجتماعی،افزایش احساس درد،بی اشتهایی،تغییر الگوهای خواب و بیداری و کژکاری شناختی.

هرچند سندروم تمام عیار در پاسخ به عفونت دیده می شود اما با تجویز سیتوکین های ایمنی ذاتی نیز می توان آن را در انسان ها و حیوانات آزمایشگاه باز تولید کرد.مهار فعالیت سیتوکین سبب کاهش یا جلوگیری از بروز رفتار بیماری در حیوانات آزمایشگاهی می شود حتی وقتی چنین رفتاری در نتیجه استرس روان شناختی باشد.شواهد مبنی بر این که سمیت رفتاری ناشی از سیتوکین مرتبط با افسردگی اساسی است،تا حدودی برگرفته از مطالعاتی است که نشان می دهند داروهای ضد افسردگی در انسان ها و حیوانات آزمایشگاهی قادرند بروز رفتار بیماری در پاسخ به تجویز سیتوکین را کاهش داده یا حذف کنند.

  • ضحا شیرازی

استرس و بیماری

یک رشته مطالعات حیوانی و انسانی که نشان می دادند محرک های استرس زا می توانند بر بروز بیماری های مرتبط با ایمنی از جمله بیماری های عفونی،سرطان و اختلالات خود ایمنی تاثر بگذارند توجه محققین را به اثرات استرس بر دستگاه ایمنی جلب کردند.هر چند استرس از لحاظ تاریخی با سرکوب کارکرد ایمنی مرتبط دانسته شده است اما داده های اخیر نشان می دهد که این نتیجه گیری،ساده انگاری بیش از حد پیچیدگی پاسخ های ایمنی پستانداران به آشفتگی محیطی است و استرس ممکن است برخی جنبه های دستگاه ایمنی به خصوص پاسخ ایمنی ذاتی را فعال کند.

آزمایشات انجام شده بر روی حیوانات آزمایشگاهی در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 نشان داد که طیف وسیعی از عوامل استرس زا از جمله:جداسازی،چرخش،ازدحام،مواجهه با شکارچی و شوک الکتریکی سبب افزایش میزان بیماری و مرگ و میر در پاسخ به چندین نوع تومور و بیماری های عفونی ناشی از ویروس ها و انگل ها می شوند.اما با پیشرفت تحقیقات مشخص شد که استرس مفهومی متنوع تر و چندگونه تر از آن است که اثرات منفردی بر روی ایمنی داشته باشد و در واقع اثرات استرس در ایمنی به شماری از عوامل بستگی دارد.

از جمله مهمترین این عوامل این است که حاد یا مزمن بروز کرده است.سایر متغیرهای مهم عبارتند از شدت و نوع عامل استرس زا و زمانبندی بروز آن،نوع عامل عفونی یا تومور مورد پژوهش.در موش هایی که یک تا سه روز پیش از آلودگی با سلول های تومور ناشی از ویروس سارکومای مورین مالونی با شوک الکتریکی مواجه شده بودند اندازه تومور و بروز آن کاهش نشان داد.در مقابل موش هایی که دو روز پس از تزریق سلول های توموری شوک دریافت کردند تعداد و اندازه تومورها افزایش یافت.

  • ضحا شیرازی

تا اینجا با مفهوم پرخاشگری وانواع آن آشنا شدیم اکنون به ارائه راهکارهایی جهت درمان اختلال پرخاشگری کودکان خواهیم پرداخت.

  • عمده ترین و قوی ترین وسیله ای که به کودکان پرخاشگری را آموزش می دهد رسانه هاست.پس بهتر است هر چیزی را بدون کنترل در اختیار کودکانمان قرار ندهیم.
  • بازی های کامپیوتر ی از نوع بازی های جنگی می توانند استرس و خشم را در کودک ایجاد کنند چون کودکان کاملا خود را جایگزین آن ها می گکنند.
  • کودکان مانند یک دستگاه ضبط است و هر آن چه را که از والدین خود ببیند با سرعت یاد می گیرد پس لطفا در مقابل کودکان رفتارهای نامناسب و پرخاشگرایانه نداشته باشید.
  • قرار گرفتن کودکان در گروه های همسال باعث الگوگیری آن ها می شود و تا جوانی ادامه خواهد داشت تا شخصیت آن ها تثبیت شود.
  • مهمترین و بهترین راهکار بی توجهی به رفتار پرخاشگرانه کودک است
  • هیچ گاه برای تنبیه کودک از تنبیه بدنی استفاده نکنید چون آثار مخربی بر کودک به جای خواهد گذاشت.
  • تنبیه بای کاملا مقتدرانه و به دور از رفتار های پرخاشگرایانه و عصبانیت باشد که این حس به کودک القا شئد که این تنبیه به دلیل رفتار نادرست کودک است نه عصبانیت شما.0
  • دقت کنید که تنبیه باید بلافاصله بعد از آن عمل ناشایست انجام شود.
  • دقت د اشته باشید کودک باید بداند که در هر موقعیتی اگر آن رفتار ناشایست را انجام دهد تنبیه را به دنبال خواهد داشت و فقط با توجه به شرایط تنبیه های متفاوت خواهد شد.0
  • حتما سعی کنید توانمندی های کودک را بشناسید و با توجه به توانمندیهایش از او انتظار داشته باشید و در آن مسیر او را یاری کنید تا حس کفایت را در او تقویت کنید نه خشم.
  • ضحا شیرازی